برخورد فمینیستی یک مرد !!ایرانی در نمایشگاه کتاب!!


سلام دوستان:

مادرم چند تا کتاب سفارش داده بود .باید میرفتم نمایشگاه کتاب.شنبه بود ، ترجیح دادم تنها برم و هرجا دلم خواست بایستم و کتابها رو ورق بزنم .
روز قبلش تو یه جمعی بودیم ، پسر جوونی گفت ، قراره برن نمایشگاه
و بقیه پرسیدن:آقا اونجا کتاب هم میفروشن ؟؟!

خلاصه نمیخوام بگم کیا اومده بودن و چه ها میکردن و چجور جوی تو
سالنها حاکم بود .فقط میرم سر اون چیزی که دلمو به درد آورد .
 کنار غرفه « مطالعات زنان » ایستاده بودم و کتابها رو نگاه میکردم.
اکثر کتابها رو دیده بودم و یه کتاب هم از استادم دکتر اعزازی به اسم
« جامعه شناسی خانواده » به چشمم خورد.
داشتم از خانومی که اونجا بود میپرسیدم کتاب جدید راجع به خشونت یا
 نظریه های فمینیستی چاپ شده یا نه ؟ 
که حس کردم یکی سعی داره خودشو به من بچسبونه ، برگشتم دیدم یه
 مرد میانساله که خیک گنده و زشتی هم داره  و یه کتاب دستشه .
نگاه تندی بهش کردم و دوباره مشغول صحبت با خانومه شدم .
دیدم با کمال پررویی ایستاده و سعی داره بیشرمانه تنشو به من بچسبونه ،
 برگشتم و با یه حرکت دست هلش دادم عقب و گفتم برو عقبتر .
مرد که نیشش تا بناگوش باز بود ، نگاه تمسخرآمیزی به من  کرد و گفت :
 چرا ناراحت میشی عزیزم ؟ برخورد فمینیستیه دیگه ! مگه شماها همینو نمیخواین ؟ آره فمینیستیه !!!
 دلم میخواست با کتابهایی که دستم بود محکم بکوبم تو سرش یا نه
با مشت بزنم تو دهنش اما وقتی دیدم خرها و گاوهایی (بلانسبت !!)
که دور و برم ایستادن دارن نیشخند میزنن،تمام تنم داغ شد و فقط تونستم به مردک بگم .
خفه شو .
سرم درد گرفت.
گاو بزرگ راهشو کشید و رفت ،‌بعدشم من که حس میکردم دارم از عصبانیت
خفه میشم از سالن زدم بیرون .
تو سالن بعدی دیدم با زنش داره قدم میزنه .
دلم برای زن سوخت و افسوس خوردم و آه کشیدم که مردهای ما روز به روز از میزان درک و فهمشون کم میشه و تمام انرژی جسمی و فکریشون  صرف فعالیتهای شکم و شکم به پایین .
من فمینیست نیستم ،اصلآ چیز زیادی هم از نظریه های فمینیستی
 نمیدونم ، از بعضی تئوریهای فمینیستی افراطی هم مثل طرفداری از همجنسگرایی و لزبین ها  بیزارم .
اما برای کاری باید وسیعآ نظریه های فمینیستی را مطالعه کنم .
هنوز معلوم نیست.
اما وقتی میبینم یک موضوع جدید یا یک دیدگاه جدید در جامعه امروز ایران
  اینقدر با عکس العملهای زشت و جبهه گیریهای شدید مواجهه ،متاسف میشم .
متاسف میشم که فرهنگ ما میگه که  با ذهنیت  غلط دنیا بیایم ،با ذهنیت غلط زندگی کنیم و با ذهنیت غلط بمیریم...

گریه م میگیره وقتی از الان میدونم که چه قضاوتها و پیشداوریهایی درمورد کار من
میشه قبل اینکه خونده بشه و کوه مشکلاتمو بزرگتر میکنه .
زنهای ایرانی خیلی بی پناهن  مگه نه ؟وقتی مردها کنارشون  راه میرن و چشم چرونی میکنن،وقتی مردها به طرز جنون آمیزی کنترلشون میکنن،وقتی مردها
هنوز به چشم جنس دوم بهشون نگاه میکنن. وقتی مردها
مرد نیستن...


دوست گرامی ازت تشکر میکنم بابت زحمتت وقلم شیوایت آری به راستی که تاریخ ؛ گواه مظلومیت ؛ اسارت و آب شدن و هدر رفتن زن است. http://kavir.blogfa.com
نظرات 77 + ارسال نظر
آشفته در سفر سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:10 ب.ظ http://mehdi1360.persianblog.com

سلام.. نمی خواهم مثل بقیه حمایت کنم. اما دیشب سوار ماشین بودم و تو چراغ قرمز دیدمم که ماشین بقلی با دختر سورش به توافق نمی رسن و خیلی مسالمت آمیز پیاده شدن و ۲ قدم جلوتتر دوباره ۲ نفر دیگه بدون بحث سوار شدن و ظاهرا به توافق رسیدندو تعجبن از این بود که خیلی هم تیپهاشون عجیب نبود.. ببین چیزهایی هم ما از دخترها دیدیم که راحت طرف به خودش اجازه همچشن فکری رو میده.. مشکل اجتماع پوچ مغزی هست که فکر و ذکرش رو سکس گرفته... شاد باشی و استوار

قرقاول سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:24 ب.ظ http://www.dream-boy.persianblog.com

سلام ... خوبی عزیز ... خیلی خوشحالم که در وبلاگ بسیار بسیار خوب و زیبای شما دوست عزیز هستم ... متاسفم که قبلا این آشنائی رو نداشتم ... نوشته های خیلی خوبی دارید بهتون حسودیم شد ... از این به بعد همیشه میام اینجا ... همیشه شاد باشین و موفق

علی تو سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 05:23 ب.ظ

سلام نازنین جان ....... موضوع جالبی را مطرح کردی ......
میدونی مفاسفانه توی فرهنگ ما به هر دلیلی که باشه اول مرد را میزارن جلو و بعدش زن را و همین موضوع باعث شده که از هزاران سال پیش مردا به خودشون به عنوان شخص برتر نگاه کنن ........ و این موضوع کاملا ریشه فرهنگی داره ....... درسته توی زمان ما خیلی از خانواده ها سعی کردن که اینو ریشه کن کنن ولی بازم جامعه تاثیر منفی خودش را میزاره ....... البته فقط مردها مقصر نیستن حتی میشه گفت خود زنها هم مقصر هستن ....... وقتی یک مادر پسر خودش را برتر میدونه ..... یا یک زن از خیلی علایق خودش میگزره به خاطر شوهرش در صورتی که میتونن علایقشون را با هم به یک جهت سوق بدن ...... مثلا همین موضوع سکس که توی جامعه ما همه فکر میکنن فقط یک لذته واسه مرد و زن فقط این وسط نقش یک بازیچه را داره و بخاطر دل مرد باید این کارو انجام بده در صورتی که اگه به عنوان یک انسان به خودش نگاه کنه میبینه نه لذت دو طرفست و اصلا نباید به عنوان یک بازیچه به خودش نگاه کنه ....... یا مسائل دیگه مثل کار ... تفریح و همه موارد ........ مثلا من توی ایران به مراتب دیدم وقتی ۲ تا جوان ۲۰ ساله وجود داره یکی دختر یکی پسر اگر این دو بخوان مثلا تا ساعت ۱۲ شب بیرون باشن ..... پسر راحت اجازه داره چون پسره ولی دختر نه ....... در صورتی که میشه گفت یک دختر ۲۰ ساله خیلی بهتر مشکلات جامعش را میشناسه تا یک پسر ۲۰ ساله ولی فرهنگ ما اینطوری فکر نمیکنه .......... تمام این ادمای مریضی که یک مثالشو زدی هم نتیجه همین فرهنگ غلط هستن ولی یک بحث دیگه که وجود داره اینه که مثلا توی کانادا که یک جورایی زنها را خیلی برتر میدونن هم مشکل وجود داره ولی یک مشکل برعکس مشکل ما ....... به نطر من اگه همه ادما به چشم مساوی به هم نگاه کنن و همه با هم برابر بدونن یا بهتر بگم به چشم ادم به هم نگاه کنن مشکلات حل بشه .........

ببین همین طور که نگاه مردسالار جامعه ما باعث این کثافت کاریها میشه٬نگاه زن سالار تحت نام فمنیست هم همین معضلات رو شامل میشه...

من موافق کارهای کثیف خیلی از مردهای ایرانی نیستم....در واقع عمیقا مخالفم اما اشکال از اونها نیست...اشکال ازنوع فرهنگ سازی جامعه ماست که اولین اونها مادر هایی هستند که پسرها رو به عنوان فرد برتر معرفی میکنن....تا وقتی که فرهنگ ها از پایه غلط بنا شده باشه همین آش و همین کاسه اس....

به طور کل این نگاه های کالا مانند به زن که تو ذهن جامعه مذکر ما از هر قشری (چه مرفه و چه ...) وجود داره و در تمامی تار و پود مردهای ما فرو رفته بیشتر به خاطر نوع برخورد کلی جامعه به خصوص حکومت ماست.....به این فکر کردی که توی قانون مسخره ما که تحت عنوان اسلام به خورد ما داده میشه چقدر از حق زنان پایمال شده؟ به این فکر کردی که چرا سکس از دیدگاه مردان یه چوب بالای سر زنان و از دیدگاه زنان یه حقارت خفت باره؟؟

نازنین عزیزم٬بحث سر این حرف خیلی ریشه ای تر از کامنت دادن و نظر دادنه...حتی خیلی ریشه ای تر از نوشتن کتابهایی در مورد زنان و حقوق پایمال شده اونها ست....

تا وقتی که جنسیت تعیین کننده برتریه و این بحثها نوعی جنس پرستی و همجنس پروریه هیچ بحثی به نتیجه نمیرسه...شاید نگاه منطقی و از دریچه ای بالاتر از جنسیت و دیدی یکسانبه دو جنس به عنوان انسانهایی یکسان در دو لباس متفاوت تنها راه حل خارج شدن از این کثافت کاریهاست...

مواظب خودت باش :*

شیوا سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:59 ب.ظ http://http://www.missedlove.blogfa.com

سلام
نازنین جون من خودم زنم اما به نظر من نه همه ی مردا بدن نه همه ی زنا خوب
البته این نظر شخصیه منه
ولی در کل
از همه ی اینا که بگذریم وبلاگ فوق العاده ای داری
به منم سر بزن
خوشحال میشم
بای

خسته سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:48 ب.ظ http://khalse2001.persianblog.com

خانوم ..آهای خانوم کتابتون..

سزار سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:56 ب.ظ http://sezar1.blogfa.com

با ز هم خرامان ..خرامان ..آمدی و در سرزمین ما به مهربانی بی نهایتت قدم زدی و با چند خطتت ..دل ما را بردی...این که دیگر دعوت نامه نیست ...نشانی است از اهلی شدن ما در خاک پایت...سرزمینت...
فعلا بیا تا با هم باشیم برای دمی هر چند کوتاه...
من برمیگردم ...و همین جا برایت پاسخ میدهم...همین جا...

فاطمه سه‌شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:08 ب.ظ http://friend.persianblog.com

مردک عوضی...

م.اندیشه چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:27 ق.ظ http://mohamadtaha.persianblog.com

سلام به شما!دوستی که تازگی ها شناختمش و ممنونم از لطفی که به من دارید!شاید با حرفی که می خواهم بزنم موافق نباشید اما مطمئنم که خواهید خواندش،دوست خوبم اگر بنا را بگذاریم بر اینکه از زنان حقی ضایع شده،بی شک مردان در پی جبرانش نخواهند بود،به طور قطع به شما می گویم که بسیار معدودند مردانی که نگاهی انسانی به زنان دارند،کلی بگویم بسیار معدودند انسان هایی که نگاه انسانی به هم نوعشان دارند،دوست من احقاق حقوق هر کسی که از او حقی ضاثع شده تنها در گرو افزایش درک و فهم اوست و اینکه بداند چه امکاناتی دارد،امروز برای همه ی ما و مخصوصا بانوان ایرانی زمان قیام است،قیام برای فهمیدن و فهماندن...در پناه حق باشید

سزار چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 01:43 ق.ظ http://sezar1.blogfa.com

باشد ..حرف حرف تو...قبول...
اما باور کن هنوز نتوانسته ام فرق میان دوست داشتن و عشق را دریابم ...هر چند که بگوئی فرق دارد...باز میبینم دچار همه ان تعاریفم...
درد نیست این..؟

کنکور بهشت چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 05:52 ق.ظ http://yase62.persianblog.com

سلام ....... خیلی تاسف برانگیزه واقعا نمیدونم چرا اینهمه اشغال میان و این جوری میکنن خلاصه نمیدونم واقعا شوکه شدم ........

لیمویی چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:07 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

هم جای تا سف داره هم تا مل....
چرا؟
چرا ما زنا. حالا نه هممون.....حتی یه در صد کوچیکی از زنای جامعه...با رفتار و طرز برخوردشون این ذهنیت و بوجود بیارن که میشه با ما هنوز....بعد از گذشت این همه سال...بعد از این همه پیشرفت.....مثل زنای برده ۱۰۰۰ سال پیش برخورد کرد....چرا؟؟

وحید چهارشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:05 ب.ظ http://shaahed.blogfa.com

اگر بر احمقی گذشتی( به قول شما گاو)
به چشم گاو نگاهش کن و همانقدر انتظار داشته باش
و همانقدر ناراحت شو
عزیز بزرگوار
نه بیشتر

سزار پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:24 ق.ظ http://sezar1.blogfa.com


دعوت به موزه سرزمین آبهای همیشه آبی
بدین وسیله از شما و خانواده محترم دعوت به عمل میاید که از موزه سرزمین آبهای همیشه آبی بازدید نموده و نظرات و انتقادات خود را کتبا ابلاغ فرمائید . بدیهی است از پذیرش کودکان زیر 10 سال معذوریم ..اما اگر دست کودکی خود را بگیرید و با خود بیاورید ...خوشحال هم میشویم ...ضمنا علاقمندان میتوانند آثار خود را ارائه تا در موزه فوق حفظ و نگهداری شود با تشکر
سزار
امپراطور سرزمین آبهای همیشه آبی

نازنین پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:07 ق.ظ http://nazanin.tk

از دلتنگی دیگری گفته ام... بارانی باشی.

بینای کور پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:41 ق.ظ http://playmaster.persianblog.com

سلام..می گویم که ......هیچ...... ولش کن.....

داود پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:52 ب.ظ http://dpr.blogsky.com

سلام دوست عزیز ،امیدوارم همیشه شاد و سر بلند باشید،وبلاگ قشنگی دارید،خوشحال میشم با هم تبادل لینک کنیم،اگر مایل بودید لطفاً یه سر هم به من بزنید و تو قسمت نظرات اینجانب رو مورد لطف و عنایت خودتون قرار بدید،و درج کنید که مایل به تبادل لینک هستید.
در پناه مولا علی.

یک دوست پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:10 ب.ظ

سلام شیوا وبدون تکلفنوشتی وخوش نوشتی میدونم این درد دل خیلی از ماست ولی باید بدونیم که خالق ما مارا انسان آفریده یعنی در حقوق باهم مساوی هستیم اما ضرورت آفرینش این است که با توجه به وظایفمان تفاوتهایی داشته باشیم هر کس این راز خلقت را درک کند موفق است ولی قبول کنیم که گاهی خودمان هم در شکل گیری این تصورات غلط مقصریم الان خوشبختانه درهمه جا به زن ونقش مهمش توجه میشه واین شروع راه استازفمنیست دوری کن یا تحقیق خود را به دور از تعصب انجام بده وضعف های این عقیده را بیان کن موفق باشی



یک پیرو از جنس احساس جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:31 ق.ظ http://nothingonlylove.blogfa.com

دچار یعنی عاشق و من نمی خواهم دچار باشم من می خواهم سفر کنم . دچار باش و مسافر و عاشقانه دنیا را به نظاره بنشین.

جهرم بوی شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:42 ق.ظ http://www.jahromboy.blogsky.com

سلام عزیز خیلی خوب بود اگه وقت کردی به کلبه درویشی ما هم سر بزن

پارسا - پرومته شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:51 ق.ظ http://prometeh.persianblog.com

هزاران سال است ...
در سخاوت نگاهت ...! چه بی صبرانه هر ثانیهء از شب را تنفس میکنم ....! ~

یک پیرو از جنس احساس شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:23 ب.ظ http://nothingonlylove.blogfa.com

پیرو پرسشی داشت:

چرا نباید گفت دوستت دارم؟؟؟

پیامبر اشتیاق عشق و شنیدن "دوستت دارم" را در چشمان پیرو دید اما...

مهدی---~~~دفتر عشق شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:50 ب.ظ http://daftareshghe.blogsky.com/

سلام خوبی؟ مرسی از حضورت در ددفتر عشق. شاد باشی.

یک پیرو از جنس احساس دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:49 ق.ظ http://nothingonlylove.blogfa.com

به دیدنم بیا! امروز میلاد پیامبر عشق است.

شباهنگ* دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:25 ب.ظ http://hamnafas.blogsky.com

با یه سلام و درود سرشار از شوق دیدار به حضور نازنین مهربون!
اول از همه حضورم را با اینهمه تاخیر پذیرا باشید. دلم برات تنگ شده . خیلی خیلی.
*******
پستت رو هم خوندم نازنینم. هر چند کتمان اینکه در جهان « مردانه » زندگی میکنیم دشوار است ولی خب عزیزم به قول یکی از بزرگان٬ چون جامعه غرب با این روش و مکتب ( فمینیست)در راه مقابله با برتری مرد بر زن است ٬ دلیل نمیشه که همین روش به جامعه ما جواب بده لزوما. چون خیلی تفاوتهای بنیادی دیگه ای هست که باید در نظر گرفته بشه. پس لازمه که به خیلی چیزا عمیق تر از یه اصلاح نمادی فکر کنیم. بر گردیم به تربیت فرزندانمون از خردسالی. بهشون بها بدیم و بین فرزند پسر و دختر تفاوتی قائل نباشیم و اونارو از حقو.ق مساوی بهره مند کنیم . شاید اینا بتونه موثر تر واقع بشه.
به امید شکوفایی جهانی سرشار از مساوات و صلح .

یک پیرو از جنس احساس سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:43 ق.ظ

پیامبر عشق به یک پیرو از جنس احساس آموخت که چگونه عاشق شود و چگونه عاشق بماند.



ونوس سه‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 05:17 ب.ظ http://ADI-VENUS.PERSIANBLOG.COM

‌روزگارِ غریبیست٬ نباید خندید که کسی عاشق نشود! نباید جنبید که کسی متوجه نشود! حالا هم که نباید بود که کسی چیزی نگوید!!!؟؟؟
نمیدانم آزادی در این اسارت بهتر است یا اسارت در آزادی؟؟؟ شاید هم باید گفت ما اسیریم در اسارت؟!
عزیز ممنونم که به کلبهء درویشی ما سری زدی و امیدوارم که بازهم مهمانِ ما بشوی :)

حامد وفرانک سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 06:47 ب.ظ

تلظتنطتنتعنلثقففظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد