هجران

سلام دوستان از امروز می خوام براتون بنویسم انقد که خودم دیگه ببروم یه راه تازه به هم رسیدن و عاشقونه گفتن پیدا کردم راهی که مثل یه پل منو تو قلباتون جا بده همراهم باشین آخه دیگه به هیچ کس جز شماها نمی خوام فکر کنم پس باید دلیل خوبی باشه برای همراهی کردنم همیشه که نباید دست گرم ونگاه دلربا باشه می تونه یه مطلب باشه دوستتون دارم دارم از تو می نویسم که نگی دوستت ندارم از تو که با صدات با حرفات زیرورو شد روزگارم دارم، از تو می نویسم دارم ازتو مینویسم دارم ازتو مینویسم موقع نوشتنا وقت اسم گذاشتنا کسی رو جز تو نداشتم اسمی جز تو نمیذاشتم من تموم قصه هام قصه توست اگه غمگینه اون از غصه توست اون از غصه توست هر چی شعر عاشقونست من برای تونوشتم تو جهنم سوختم اما مینوشتم تو بهشتم اگه عاشقونه گفتم عشق تو باعث شه اگه مردم توبدون چه کسی وارثه شه