امنیت

درود............

نزدیک هفت روز رفتم مسافرت.
تازه غیر از عیدم اینو دوباره جدا رفتیم منو مامانی وبابایی
خیلی خوش گذشت .

از خرید گرفته تا اون هوای ولرم و شبهای خنک اول بهار.از اون جاده سرسبز تا اون غذاهای خوشمزه... من تا عید اشتهام تقریبآ کور بود ولی الان به طرز فجیعی زیاد شده البته زیاد نمی خورم یعنی اصولآکم غذام ولی میل به انواع غذاهای خوشمزه دارم،مثل پیتزا ، فسنجون،هات داگ‌،جوجه کباب،چیپس و خیلی چیزای دیگه..عین بچه ها شدم .مامانم که از بی اشتهایی قبل عیدم خیلی نگران بود الان همش می خنده و می گه خیلی خوشم میاد اینقد ذوق داری واسه غذا و من می خندم و میگم حالا کجاشو دیدین؟

 هنوز دو روز نشده که رسیدیم خونه .چقد دلم واسه شماها تنگ شده و همینطور دوستام مخصوصآاز وقتی فهمیدم پانی جونم دو هفته پیش سرگیجه داشته دو سه روز اونم خیلی شدید،هر چی بهش گفتم برو دکتر مغز و اعصاب گوش نداد به حرفم.حالا هر روز باید زنگ بزنم بهش و بگم بره چک آپ،آخ ... اگه الان پیشش بودم به زور می بردمش دکتر . من نمی دونم چرا اینقدر وابسته بار اومدم بازم هر شب با فکر اونا میرم تو رختخواب.یک لحظه نمی تونم ازشون غافل شم و بدون اونا احساس ضعف و نا امیدی می کنم

میرسم خونه .لباسهامو عوض میکنم.موهامو میبافم،دست و صورتمو میشورم.تو خونه واسه خودم راه میرم. نوشابه رو از تو یخچال برمیدارم و با شیشه سر میکشم. آهنگ دلخواهمو گوش میکنم.دمپایی هامو میکشم رو زمین ،جغ جغ صدا میکنن.
کسی نیست با دقت نگام کنه.کسی هم نیست زل بزنه تو چشمام و منو ببلعه....کسی هم نیست واسه هر کدوم از این کارهای من یه متلک وقیحانه بگه.هیچوقت تا این حد لذت تنهایی و امنیت رو حس نکردم.

 شب ،موقع خواب ،که مامانم با بابایی خونه آقا بزرگم هستن وبه گمونم امشب تنهام قفل کامپیوتری در خونه رو میزنم و یه بار دیگه چک میکنم.اگه این در آکاردئونی و این قفل نبودن تا صبح نمیتونستم چشمامو رو هم بذارم.تو خونه احساس آرامش عجیبی میکنم.

یاد دیروز میفتم که مجبور شدم واسه خرید یه قوطی ذرت ،ساعت ۶عصر برم بیرون .

از پله های پل هوایی که رفتم بالا دیدم دو تا جوون تقریبآ بیست و...ساله ،ایستادن وسط پل.ترسیدم چون تاریک بود ولی برنگشتم .با سرعت از کنارشون رد میشدم که دیدم یه دوربین عکاسی گرفتن طرف من که عکسمو بگیرن !!!!!!؟.دستمو گرفتم جلو ی دوربین و دویدم ....نباید با این جور آدما دهن به دهن میشدم.
از پل که اومدم پایین، تو مسیر فروشگاه یه ماشین پابه پای من اومد و ایست کرد،سرعتمو زیاد کردم وبی اعتنا شدم...نباید با اینجور آدما دهن به دهن میشدم.
موقع برگشتن یه موتوری اومد تو پیاده رو و بسته پشت موتورشو کوبید به من و رفت...نباید یا اینجور آدما دهن به دهن میشدم.
یه پسره توی کوچه دنبالم اومد و متلک بهم گفت...عصبی شدم ولی...نباید با اینجور آدما دهن به دهن میشدم.
یاد روزهایی میفتم که انواع آزار و اذیتهای خیابونی رو دیدم و چیزی نگفتم....چون نباید با اینجور آدما دهن به دهن میشدم.
یاد روزی افتادم که وقتی به یه مرد مزاحم اعتراض کردم،چه جوابی شنیدم و کسی نیومد جلو ازم دفاع کنه و وقتی با گریه رسیدم خونه ،تازه فهمیدم که نباید با اینجور آدما دهن به دهن میشدم.

امروز این نوشته تو سایت زنان به چشمم میخوره:
« خیابانی که در ساعات معمولی روز محل تردد دانشجو ، کارمند ، محصل و بچه و ... است ، شبها محل در آمد و امرار معاش زنان خیابانی است . در این یکی از معروفترین پایتختهای اروپا ّّ لندن ّ آدم هر طور که لباس بپوشد و هر رفتاری هم که داشته باشد ، کسی به چشم دیگری به او نگاه نمی کند.»

آهی از ته دل میکشم که حتی با ساده ترین لباس و بدون آرایش تو خیابون ،احساس ناراحتی و ناامنی میکنم.

بعد حالم از این messege ظهری که رو موبایل همه forward کردن ،به هم میخوره:
« امنیت ،شاخص و ثمره توسعه و بلوغ اجتماعی....»

با خودم میگم ،اگه به جای گیر دادن به آدمای مختلف به بهونه های الکی مثل راه رفتن دخترا و پسرا باهم،یا حجاب دخترا و....،یه اقدامی برا رفع این مزاحمتهای خیابونی میشد ،میتونستین از این شعارها بدین....
امنیت.....
چیزی که مطمئنم برای تمام دخترا و زنهای ایرانی،این روزها خیلی واژه دوست داشتنی ولی دور از دسترسیه
.
نظرات 48 + ارسال نظر
hajieh یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:18 ب.ظ http://www.hajieh.blogsky.com

salam
omidvaram hamisheh dar veblognevisi va zendegi movafag bashid

مهدی یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:50 ب.ظ http://varzeshp.blogsky.com

سلام من مهدي هستم . بيا معرفت به ديدن وبلاگ من بده .در وبلاك من عكس هر بازيكني كه بخواهي وجود دارد . اگر نبود به من بگو من برات جور ميكنم .
بيا وديدن كن ظرر نمي كني .
اومدي نظر بدي ممنون ميشم .
باي؟؟؟؟؟؟؟

شباهنگ* یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:29 ب.ظ http://hamnafas.blogsky.com

سلام مهربونم!

خیلی خوشحالم که باز میبینمت. و خوشحالم از اینکه دوباره رفتی سفر و دوباره دست پر بر گشتی! حالا سوغاتیها باشه تا ببینمت و از تون بگیرم.
عزیزم! پستتون رو به دقت خوندم. همه ما انسانها به نوعی فطرتا نیاز به آرامش و امنیت داریم ولی اینو بدونید که بعضی آدما ذاتشون با مردم آزاری سرشته شده. و این آدما هم امروزه کم نیستن.شاید این مساله ای بود که من در پست اینبار هم به اون اشاره کردم. لذا برقراری تعادل و نیز امنیت بیشتر بر میگرده به مدیران جامعه. هر چند ذات جامعه و اخلاقیاتش نمیتونن بی اثر باشن. بهر حال این نا امنی تو این دنیای وان افزا ٬ همه جا به چشم میخوره. ما باید محتاط باشیم. به امید دیدن تدارکات بهتر در راه امنیت جامعه.
پاینده باشید و در پناه حضرت دوست

مهدی یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:33 ب.ظ http://tanz1000.persianblog.com

زاویه دید شما با بقیه یه جورای فرق داره بیشتر جنبه انتقادی داره من دوست دارم همه چیز رو شعر گونه و قشنگ ببینم

مهدی------~~~~~~ دفتر عشق یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:54 ب.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

سلامممممم......خوبی؟.موفق باشی......

مریم یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 05:16 ب.ظ http://meri54.persianblog.com

سلام خوشحالم که با شما آشنا شدم.و همچنین خوشحالتر می شم که به کلبه من سر بزنید.

َعلی تو یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 05:18 ب.ظ

چه نخواهی در دنیایم خواهی ماند
با عاشق ترین لهجه ای که یک لیلای با وفا سالها زیر سایه ی خورشید در صحرا آموخته است با یک سبد آرزوی در حال رسیدن و سرخ ترین حس پرواز مرغی که می داند هر گز نمی رسد نه تنها به تو بلکه به هر کس که روزی ، ثانیه ای در این دنیا بوده ، به کسی که فرصت دارد هنوز هم در این دنیا باشد و کسی که در تالارِ انتظارِ سرنوشت ، شمارش معکوس خود را برای به دنیا آمدن آغاز کرده است .

رضا مهدیان یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 05:49 ب.ظ http://island1383.persianblog.com

سلام و درود بر شما و نوشته های زیبایتان و ممنون وتشکر جهت بازدید شما از کلبه درویشی این حقیر منت نهادید و لطف کردید .. دستم بوی گل میداد مرا به جرم چیدن گل گرفتن و حتی برای یک لحظه هم فکر آن را نکردند که شاید من گلی کاشته باشم ...در پناه حق و خدا نگهدار ..در ضمن خوشحال میشوم بازهم پیش ما بیائید ..موفقو پاینده و سرفراز باشید

امیر یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 07:13 ب.ظ http://mesledarya.mihanblog.com

سلام موضوع وبلاگت دردیه که تموم جامعه رو گرفته نمیشه کاریشم کرد موفق باشی

حمید چرند و پرندیانی یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 07:50 ب.ظ http://www.charandvaparand.tk

سلام خوش اومدی که اومدی ...امدی جانم به قربانت ولی زودتر بیا ....به من سر بزن تا روحیت عوض بشه شاد بشی
===================================
شیخ ابول حمید چرند و پرند یانی روحی فدا

آرش یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:04 ب.ظ http://bb-del.blogsky.com

پس بی دلیل نیست
که در آستین مان
و در لا به لای کتفمان همواره خنجریست پنهان
«نیتچه» یادش بخیر
با شعر فلسفه می بافت
مثل کسی که بخواهد با سایه آفتاب بسازد
در گردباد جنون تاخت، می شتافت، می گداخت
سرانجام
با آفتاب سایه ساخت!
****************
سلام!
دیدن این دردها هم هنریست!
به امید روزی که اثری از خنجر نه در کتف کسی باشد و نه در مشت!
به امید روزی که همه مون منتظرشیم!

نگین یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:22 ب.ظ http://delaram62.blogsky.com

سلاااااااام
چه عجب تشریف آوردید! سفرا بی خطر نازنین جون

آهویی یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:51 ب.ظ http://kavir.blogfa.com/

سلام عزیز
امیدوارم هیچوقت مشکل لاینحل نداشته باشی این یه نموره مشکلی هم که هست هر چه زودتر رفع بشه تا با خنده شما ؛ ما هم بخندیم . آمین
---------------------------
درد من گر چه از جنس دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که پوستینشان
و چین روی آستینشان
درد می کند
=======
یاحق

پارسا - پرومته یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:07 ب.ظ http://prometeh.persianblog.com


امشب شب توست..
شمع آورده ام برایت
شمعدانت کو؟

گل نرگس و همیشه بهار کاشته ام برایت
گلدانت کو؟

ستاره چیده ام برایت
آسمانت کو؟

بوسه آوردم برایت
چشمهایت کو؟

شعر دوخته ام برایت
گوشهء پرده نقره ای اتاقت را
باد می خواندش برایت
باز کن پنجره را...

باز هم قصه همان قصهء تکراری بود
دفترم خالی بود
باز هم قبلهء عشق
سرد و پوشالی بود
سازها بی زخمه
زخمها کاری بود
دیو ننگین سکوت
بر زمین جاری بود
باز هم قصه همان
قصهء تکراری بود...

امیر(زیر باران باید رفت) یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:20 ب.ظ http://www.amirvz.blogfa.com

سلام خیلی عالی بود همه چیز

ای ول ی سری به ما بزن

موفق باشی!!!

منتظرم...

مشمی یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:03 ب.ظ http://wenger.logsky.com

سلام خوبی به ما هم سر بزن

فریادایران دخت یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:32 ب.ظ http://www.faryad-e-irandokht.blogsky.com

نازنین هم فریادم...سلام..ازاین که با من احساس نزدیک داری بسیاردلشادم..من وتو صدها چون ما میتوانیم وباید فریاد گردیار زنهای ستم دیده خاموش! باشیم..بیا دستهایمان را در یکدیگرگره کنیم..فریاد شویم وسکوت این شب سنگین را بشکنیم...ما...دستهای فراوانیم....خودراباورکنیم...دل نوشته ات را خواندم..وبسیار ازخوش وقتی ات خرسند شدم
فراموش نکن..بی سرپناهان..را..هم جنسان تحت ستم را
کودکان کاررا........تندرست وتلاشگرباشی....

دریا یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:35 ب.ظ http://www.hagheghatgoo.persianblog.com

سلامی به آرومی موج دریا/نازنینم خوشحال شدم که خبرم کردی ....خوشحالم که سفر خوبی داشتی و اشتهات باز شده......در مورد امنیت هم ....اگر کمی فرهنگ مردهای ایرانی بالا باشه دیگه این مسایل هم پیش نمی آید.....شاد و پیروز باشی......

[ بدون نام ] دوشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 06:47 ق.ظ

دل هممون برات تنگ شده بود٬ مراقب خودت باش٬ ممنون که به من سر زدی٬ بازم بیا...

~ اگه قرار تبادل لینک داشتیم ولی لینکت توی وبلاگم نیست برای آی دی EshghYaHavas آف بذار...

بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com

مهدی خاطره دوشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:31 ب.ظ http://khaterehmordab.blogsky.com

سلام همسایه عزیز
امیدوارم بهت خوش گذشته باشه ....
به نظرم لباس پوشیدن زیادمهم نیست شخصیت انسان مهمتره ... بعضی وقتاکه بامادرم یاخواهرم براخرید بیرون میرم وخانومهایی که باوضعیت خاص خودشون چه مناسب چه نامناسب رو می بینم اولین چیزی که برام تداعی میشه تربیت خانوادگیه اوناست فرقی هم نمی کنه کی چه کارس بلکه تربیت اگه درست باشه درناامنی هم از حیثیت خودش دفاع می کنه ولی اگه....

احسان سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 01:49 ق.ظ http://www.raz-eshgh.blogsky.com

سلام خسته نباشی من از طریق بی آشیانه با شما آشنا شدم
به کلبه حقیرانه من بیاین خوشحال میشم
راستی اگه مشکلی نداری من لینکتو تو وب لاگم بزارم

پسر شب سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:09 ب.ظ http://nightboy.blogsky.com

سلام
خوب سیم ثانیه صدام میکردی میومدم میزدم تو سرشون !!!
اینجوری که نمی شه آخه ! ولی خودمونیم نوشته تون خیلی قشنگ بود و یه واقعیت تلخ رو به تصویر میکشید .
چیزی که هیچ کدوممون به بودنش راضی نیستیم ولی همه مون به ادامه این واقعیت کمک می کنیم . با بی تفاوتی هامون !!!

قاصدک سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 09:08 ب.ظ http://636.blogsky.com


بد نگذره خوشگل خانوم همش مسافرت سوغاتی من کوش هوم؟
دیگه هیچ خانومی این روزها امنیت تداره چرا یه جایی که خلوت حتی تو روز نباید جرات داشته باشی بری بیرون!
خوش باشی عزیز

مصطفی سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:59 ب.ظ http://mosiiiii.persianblog.com

سلام خیلی خوب بود تا بعد یا حق

آرش چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 01:01 ق.ظ http://bb-del.blogsky.com

بیا که دیدهءمن
به جستجوی تو گر از دری شده نومید
گمان مدار که هرگز
ـ دری دگر زده است
سپیده گر نزده سر، بیا بلند اندام
که از سیاهی چشمم
سپیده سر زده است!
**************************
سلام!
نمی دونم چطوری از اینهمه لطفت به خودم و تنهائیهام ازت تشکر کنم!!!!!!!
تو هم دیر به دیر آپ می کنی!
من هم دلم واسه ت تنگ می شه!

در هر غروب
در امتداد شب
من هستم وتمامت تنهایی.
با خویشتن نشستن
در خویشتن شکستن
این راز سر به مهر
تا کی درون سینه نهفتن.
گفتن.
بی هیچ باک و دلهره گفتن.
یاری کن،
مرا به گفتن این راز، باز یاری کن.
ای روی تو به تیره شبان آفتاب روز
می خواهمت هنوز...

مهدئ چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 05:50 ق.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

salam dooste aziz...daftareshgh ba 2 matn update shod va montazere hozore baharie shomast... lotf konid baraye har matn nazare jodagane bedahid..... mamnoon misham.... movafagh bashi dar panahe hagh..... ya ali....

reza چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 07:54 ق.ظ http://island1383.persianblog.com

سلام و درود بر شما دوست عزیز ضمن تبریک میلاد دو نور و آرزوی سعادتمندی شما باستحضار میرساند کلبه حقیر بروز میباشد خوشحال میشوم سر بزنید و منتظر حضور گرمتان هستم در پناه حق

مهدی خاطره چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:02 ق.ظ http://khaterehmordab.blogsky.com

سلام همسایه مهربون
ممنونم ازاینکه شرمنده ام کردی..... نمی دونم چراآپ نمی کنی.... منتظرم...

پریدخت پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:07 ق.ظ http://pary.blogsky.com

سلام نازنین جونم

ممنونم از لطفت و شعر زیبایی که واسم نوشتی .

خوبه مصداق توسعه و بلوغ اجتماعی رو هم دیدیم و امنیت هم واسمون معنی شد!!!!!!!!!!

شاد و پیروز باشی .

حمید رضا حسینی پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:41 ق.ظ http://www.talkh.blogsky.com

دوست! درودم پیشکش آستان بلند جنابتان. نمی دانم اگر بگویم چه فکر می کنی ٬ اما خیال می کنم چیزهایی هست که من از حرف های شما نمی فهمم ٬نه ٬ نه ٬ آنها مرا به سایه روشن تردید می برند . چیزهایی که برایم در تلخ نوشتید گاه تردید برداشت های دور و اشتباه را به ذهن می آورد.ذهن مردد مرا شما برهانید.

prometeh2535 پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 07:46 ب.ظ http://prometeh.persianblog.com

زمانها چه زود میگذرند ... ولی رایگان نیستند ..... قیمتشان را پرداخته ایم .... بسیار گران .. بسیار سخت ..... سخت تر از انچه که آسان به نظر آید ....

یادت هست آیینه که شکست چهره مان هزار تکه شد نمیدانستم کدام تکه منم و کدام تکه تو ...! و تو چقدر ترسان بودی که مبادا ... چینی دل نیز ترک بردارد از نا گفته هایی که بی هیچ گفتگو در میانمان گذر کردند و رفتند .! چقدر عجیب بود سیب سرخی که به واژه مبدل شد و تو نیز ندانستی سیب را چه کسی بلعید و من هنوز هم از هبوط خویش خوشنودم.
ما از بدو تولد تا ختم آخرین جرعه نفس هایمان به دنبال رسیدن به انتهای پنجره ایم ... و عشق روزنه ایست برای رسیدن به انتهای پنجره دوست داشتن ....!

آهویی پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:09 ب.ظ http://kavir.blogfa.com/

سلام عزیز

در هوایت بیقرارم بیقرارم روز و شب
سر ز کویت بر ندارم برندارم روز و شب

ایشالا زود ٍ زود ٍ حال و هوات برگرده سر پله اول شما که سردماغ شی یه جورایی ما هم کیفور میشیم
یاحق

امیر پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:41 ب.ظ http://www.amirvz.blogfa.com

سلام دستت درد نکنه که همکاری کردی

بازهم بکن...

ای ول ی سری به ما بزن

موفق باشی!!!

منتظرم...

تبائل لوگومی کنی

مشمی جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:02 ق.ظ http://wenger.blogsky.com

امیدوارم موفق باشی

پروکسی دات کام جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 04:05 ق.ظ http://filterir.co.sr

دوست عزیز سلام. از کلیپ گل هیاهو دیدن کن و اگر دوست داشتی لینکش رو در وبلاگ قرار بده. با همکاری پروکسی دات کام.ساز آرزوها و ارزوهای بزرگ
http://home.ripway.com/2005-3/277372/flash/fereydon.htm

علیرضا جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:07 ب.ظ http://www.doustan.blogfa.com

سلام
موفق باشین هر جا که هستین
فعلا

آرش جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:38 ب.ظ http://bb-del.blogsky.com

با گریه های یکریز
یکریز
مثل پانیه های گریز
با روزهای ریخته در پای باد
با هفته های رفته
با فصلهای سوخته
با سالهای سخت

رفتیم و
سوختیم و
فرو رفتیم
با اعتماد خاطره ای در یاد
اما
آن اتفاق ساده نیفتاد!

[ بدون نام ] شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:57 ق.ظ http://rainy-day.blogsky.com

مشمی شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 01:07 ق.ظ http://wenger.blogsky.com

سلام مرسی از اینکهبه ما سر زدی موفق باشی

[ بدون نام ] شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:04 ق.ظ

سلام دوست عزیز
حقیقت همیشه تلخ بوده و هست.پیامت را در یکی از وبلاگها دیدم و علاقه مند شدم سری بهت بزنم. راست میگفتی که شعارهای زیبا دلخوشکنکی است که گاهی قلب را به آتش میکشد.همانطور که بیان واقعیت در حامعه ما امنیت عمومی را به خطر می اندارد. گفتن دردها خود درد دیگریست که مشکل ساز تر است.میدانی من به خاطر شغلم احساس میکنم باید خیلی دردها را بیان کرد و بیان هم میکنم.بگذار بگویند تو نباید خیلی حرفها را بزنی چون مسئله امنیت و غیره ملی را به خطر می اندازی.کدام امنیت و برای کدام ملت.حتما ملتی که در امنیت کامل مورد تجاوز اشرار قرار میگیرد .
ولش کن.نباید با اینطور آدمها دهن به دهن شد.

بی آشیانه شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 03:08 ق.ظ http://eshghyahavas.blogsky.com

سلام نازنین جان٬ چرا آپدیت نمی کنی؟

بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com

[ بدون نام ] شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 08:59 ق.ظ

با سلام
وبلاگ خوبی دارید . سری ما بزنید !!!
===================================
با نت ورک مارکتینگ ثروتمند شوید
آیا شما خواسته ای دارید که تا به حال به خاطرمشکلات مالی به آن دست پیدا نکردید. خواسته های ازجمله ( کارمورد علاقه تان - زندگی مرفح - ماشین آخرین مدل و...) پس برای بدست آوردن آن خواسته ها هنوزدیرنشده فقط با مراجعه به این وبلاگ ومطالعه آن می توانید به این خواسته ها برسید.حتما سری به این وبلاگ بزنید ضرر نخواهید کرد.
موفق باشید
http://tbmmax.blogfa.com

مهدی------~~~~~~ دفتر عشق شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:00 ب.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

سلام خوبی؟ خوشی؟..... دفتر عشق آپدیت شد. منتظر حضور سبزت هستم...... در پناه حق... / شکایت از چشمانم......

صهبا شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:14 ب.ظ http://vasvase.persianblog.com

پر کن پیاله را!...کاین آب آتشین ، دیریست ره به حال خرابم نمی برد!...این جام ها که در پی هم میشود تهی ...دریای آتش است می ریزم به کام خویش ، گرداب می رباید و آبم نمی برد!...شاد باشی و بر قرار

مهدی شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:57 ب.ظ http://man-1.blogsky.com

سلام دوست همخونه
امیدوارم همیشه قلمت پایدار باشد

نوید || پسرجنوب || شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:08 ب.ظ http://South-boy.blogsky.com

سلام خدمت نازنین جان ٬ چطوری ؟ خوبی ؟ انشالله که خوب و خوش و سلامت باشی چه خبر ؟ خسته نیاشی ..میگما نازنین جان دلم میخواد بیشتر باهات آشنا بشم اگه مسئله ای نیست به وبلاگم که سر زدی آی دیم اونجا هست اگه میشه یا پی ام بده یا آد کن بیشتر با هم آشنا نیشیم !! راستی قالب وبلاگو رو عوض کردم یه سری بزن ببین چطوره .. منتظرم ... فعلا
آرزومند آرزوهایت نوید || پسر جنوب ||

محمود یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 10:10 ق.ظ http://http://parchin13.blogfa.com/

سکوت من سرمایه های دلم است
موفق باشی

رز سفید جمعه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 02:10 ب.ظ http://www.ghoroobesiahpoosh.blogsky.com

بازم سلام...ببخش اینجا نوشتم...در نظرات بالا نوشتم آپ دیت شدم ولی یادم رفت مشخصاتم رو بنویسم بعد هم دیگه قسمت نظرات باز نکرد تا مشخاصاتم رو بگم....ببخش....در پناه حق....یا علی....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد